خانواده در تعلیم و تربیت كودكان نقش مهمی را ایفا می كند. یكی از نكات بسیار مهم در خانواده ، ارتباط است ، یعنی والدین باید به روش های صحیح برقراری ارتباط با كودكان ، آگاهی داشته باشند .این نوشتار به ما در برقراری این ارتباط كمك می كند .
1-با فرزندان خود ارتباط برقرار كرده ، فرصت ابراز عقاید را به او بدهند ، به نیازهای وی پی ببرند ، انتظارات آنها از كودك ، فرصت برقراری ارتباط به كودك ، زمینه اطمینان به والدین و مراجعه به آنها ، هنگام ایجاد مشكل و فراهم كنند .
پدر قبل از پدر بودن ، باید با فرزندش دوست باشد ، علاوه بر این ، او باید قادر به اداره این دوستی باشد تا مانع لوس شدن كودك گردد . به قول یكی از دانشمندان : " هر جا مشكلی در جامعه بود ، به حتم پای آموزش و پرورش وسط است " یا به قول اریكسون : " فرزندان لوس معضل جامعه اند".
ادامه مطلب...
همه ما دوست داریم کودکانی بااستعداد و باهوش داشته باشیم، اما شاید نمیدانیم که چگونه میتوانیم به رشد استعدادهای بالفعل کودکمان، کمک کنیم. مهمترین راهحل برای کمک به رشد کودک زیر شش سال، بازی کردن است. اگر محیط را غنی کنیم و کودک را در کسب اطلاعات و تجربهها، در یک فضای امن و مناسب، همراهی کنیم، او با احساس خوب، بازی میکند و بازیش، یک بازی سازنده میشود
ادامه مطلب...
آموزش ساخت تِل ربانی
اگر شما یک تِل پلاستیکی خیلی ساده دارید می توانید به کمک ربان و مقداری چسب حرارتی خیلی سریع آن را تزیین کنید.
سعی کنید تل تان را با ربان های رنگی و در سایزهای مختلف تزیین کنید شما می توانید یک پاپیون بسیار زیبا درست کنید و آن را بالای تلتان به کمک چسب قطره ای بچسبانید.
وسایل موردنیاز
یک تل پلاستیکی
ربان های نازک(قرمز و نقره ای)
چسب حرارتی
ادامه مطلب...
کودکانی که تحت زورگویی همسالان خود قرار میگیرند با احتمال بیشتری در معرض بروز مشکل در بخشهای دیگر زندگی خود خواهند بود. محققان اخیراً دریافتهاند حداقل سه فاکتور در رفتار کودکان وجود دارد که باعث انزوای اجتماعی در آنها میشود و این فاکتورها ناتوانی کودک در انتخاب و یا پاسخ دادن به تعاملات غیرکلامی دوستان را شامل میشود. آمار نشان میدهد بین ۱۰ تا ۱۳ درصد کودکان در سنین مدرسه طرد شدن از طرف دوستان را تجربه میکنند.
زورگویی به کودکان و انزوای اجتماعی علاوه بر مشکلات روانی احتمال کسب نمرات پائین، اخراج شدن از مدرسه و اعتیاد به مواد مخدر را افزایش میدهد.
به گفته محققان، مهارتهای اجتماعی کودک طی بازی به دست آمده و اثرات آن بعدها در زندگی او ظاهر خواهد شد.
ادامه مطلب...
در مورد تمام چیزهایی که کودکان سه و چهار و پنج ساله می توانند انجام دهند، فکر کنید. آن ها به تندی قدم می زنند، می دوند و از پله ها بالا و پایین می روند، می جهند و دوچرخه سواری می کنند. آن ها می توانند دست هایشان را بشویند، دندان هایشان را مسواک بزنند، لباس های خود را بپوشند و درآورند. آن ها شکل های ساده را رسم می کنند با بلوک ها برج می سازند، مهره را از نخ عبور می دهند و میخ ها را دز جا میخی می گذارند. آن ها هم چنین برای شروع کتاب خوانی آمادگی پیدا می کنند به این دلیل آن ها چیز های زیادی در مورد کلمات، داستان ها و نوشتن، یاد می گیرند.
"پیش دبستانی" چهار ساله بلوک چوبی را بر می دارد و آن را نزدیک گوشش می برد و تظاهر می کند که او با تلفن صحبت می کند. مدادی را به دست او می دهد و می گوید: می خواهی که برای مادرت پیغام بنویسی؟ |
|
"پیش دبستانی" چهار ساله بلوک چوبی را بر می دارد و آن را نزدیک گوشش می برد و تظاهر می کند که او با تلفن صحبت می کند. مدادی را به دست او می دهد و می گوید: می خواهی که بای مادرت پیغام بنویسی؟ او مداد را بر می دارد و بعضی از حروف اسمش را می نویسد (ب - ه – ا) بسیاری از کودکان تلاش خواهند کرد تا حروف را بنویسند و ابتدا از یکی از حروف نام خود شروع می کنند. ان ها ممکن است علامت ها یی را که در خیابان می بینند یا نام مغازه و رستوران ها را بخوانند. شما احتمالاً مشاهده خواهید کرد که کودکتان تظاهر به خواندن کتابی که بارها برایش خوانده اید، می نماید.
ادامه مطلب...
بازی و ریاضی

شما میتوانید به راحتی پلاک خانهی دوستتان و سن او را پیدا کنید؛ بدون آن که مستقیم از او بپرسید. برای این کار از او بخواهید:
1 پلاک خانه اش را دو برابر و با پنج جمع کند.
2 حاصل را در 50 ضرب کند.
3 سنش را به حاصل ضرب بیافزاید.
4. 365 را که تعداد روزهای سال است، به حاصل اضافه کند.
5 از نتیجه عدد 615 را کم کند و عدد به دست آمده را به شما بگوید.
ارقام سمت راست سن او و بقیّه ی ارقام شماره ی پلاک خانه اش هستند.
مثال:فرض کنید دوست شما پانزده سال دارد و پلاک خانه اش 81 است.
ادامه مطلب...
در خانه بازی باز هم
من مادر بابا شدم
در چادر مادر بزرگ
مثل خودش زیبا شدم
خرس خودم را می دهم
بابا کمی بازی کند
می خندد او ، تا که مرا
با خنده اش راضی کند
آش خیالی می پزم
با سبزی و ماش و نخود
بابا که خورد آهسته گفت :
به به عجب خوشمزه شد !
دست خودش را او کشید
آهسته بر موی سرم
این بار هم گفت او به من
هستی شبیه مادرم !