برای کشیدن یک توت فرنگی زیبا، شما نیاز به یک برگه ی سپید، مداد، پاک کن، مداد رنگی و شمعی دارید. به نشان ها قدم به قدم توجه کنید تا بتوانید یک توت فرنگی زیبا بکشید. 1. ابتدا دو بیضی مطابق شکل بکشید.
2. خطوط نقطه چین نشان دهنده ی آن است که شما باید آن را پاک کنید ولی اول بهتر است خطوط منحنی اضافه شده را مطابق شکل رسم کنید.
ادامه مطلب...
اول مهر برای همه جزء خاطرات فراموشنشدنی است، هرچقدر هم که با گریه و ناراحتی همراه بوده باشد. اما به هر حال اولین روز مدرسه پر از تلاطمهای عاطفی است. کوچولوی شما قرار است برای اولین بار از آغوش گرم شما دور شود و چند ساعتی از روزش را در جایی به نام مدرسه باشد. از آنجایی که ممکن است بسیاری از کودکان تجربه مهدکودک و پیش دبستانی نداشته باشند یا اگر هم داشته باشند مکلف به انجام مشق و درس و حضور مستمر نبودهاند، محیط مدرسه و ورود به آن میتواند ایجاد دلهره و اضطراب کند.
مهمترین نکته این است که قبل از ورود به این محیط باید آمادگی لازم را برای او ایجاد کنید. به این ترتیب اولین روز مدرسه به جای همراه شدن با گریه فرزندتان با خاطرهای هیجانانگیز همراه خواهد بود و او دیگر از نشستن کنار فرد دیگری که اصلا برایش آشنا نیست واهمه ندارد و آن را فرصتی برای دوستی میبیند. راههای زیادی وجود دارد تا شما یک خداحافظی خوب و یک شروع موفق را برای کودک ایجاد کنید. راهنمای ما را بخوانید تا آمادگی لازم را برای روزهای اول مدرسه پیدا کنید.
ادامه مطلب...
معلم تاریخ خطاب به دانش آموزی گفت: بچه تو چقدر کثیف هستی، چند روز است که حمام نرفته ای؟شاگرد گفت: آقا از وقتی که شما گفتید امیر کبیر را در حمام کشتند.
دست های کثیف
روزی معلم داست یکی یکی بچه ها را بازدید می کرد تا ببیند کدام یک در نظافت بی انظباط تر از بقیه است، تا این که چشمش به دست های یکی از شاگردان افتاد و گفت:
ببین پسرم! دست های تو خیلی کثیف اند. اگر دست های من به این کثیفی بود تو به من چه می گفتی؟
شاگرد زود جواب داد:
آقا معلم اجازه! من آن قدر مهربان بودم که این موضوع را به روی شما نمی آوردم.
صدای پدر
تلفن مدرسه زنگ زد و مدیر گوشی را برداشت.
مدیر: بفرمایید.
صدا: آقای مدیر، پسرم امروز نمی تواند به مدرسه بیاید.
مدیر: شما کی هستید؟
صدا: من پدرم هستم.
ماهی
اولی: چرا ماهی ها نمی توانند حرف بزنند؟
دومی: تو خودت اگر دهانت پر از آب باشد می توانی حرف بزنی؟
دوچرخه
پدر: پسرم! مگر به تو قول نداده بودم که اگر قبول شدی، برایت یک دوچرخه بخرم؟ پس چرا قبول نشدی؟ تو در یک سال گذشته، چه می کردی؟
پسر: پدرجان! داشتم دوچرخه سواری یاد می گرفتم
کاردستی گل کاغذی
وسایل مورد نیاز: 1- برگه A4 سفید 2- چسب نواری 3- مداد 4- قیچی 5- سیم های تزیینی پرز دار رنگی
کاردستی گل کاغذی ابتدا دست خود را روی برگه گذاشته و دورالگو دست خود را با مداد بر روی کاغذ بکشید،3 بار این کار را انجام دهید که 3 الگو بدست آورید.سپس دور آن را با قیچی ببرید.
ادامه مطلب...
روزه کله گنجشگی
روزه گرفته امروز یک کودک
کله گنجشکی روزه ی کوچک
تا ظهر نخورده آب و غذایی
می کرده قورقور شکمش گاهی
ظهر افطار کرده با نان و خرما
مامان بهش گفت: صد باریکلا
غذای مقوی
بیماری پیش دکتر می رود و می گوید: باید کله پاچه و مغز و جگر بخوری.
بیمار می گوید: آقای دکتر این ها را قبل از غذا بخورم یا بعد از غذا؟
سواد
مردی یک ساعت مچی می خرد. روز بعد پیش فروشنده می رود و می گوید: پشت این ساعت نوشته ضد آب ولی داخلش آب رفته است.
فروشنده می گوید: چه عرض کنم؟آب که سواد ندارد.
ادامه مطلب...
بزغاله کوچولو به همراه گله گوسفندان، برای گردش و چرا، راهی دشت و صحرا شد. چوپان مهربان می دانست که بزغاله ها گوسفندان بازیگوش و سر به هوایی هستند به خاطر همین بیش از بقیه گوسفندان ،حواسش به بزغاله بود. اما بزغاله انقدر از گله دور می شد و این طرف و آن طرف می رفت که چوپان را خسته می کرد.
ظهر که شد چوپان زیر یک درخت به استراحت پرداخت. گوسفندان هم که حسابی خسته بودند هر جا سایه ای بود همانجا خوابیدند. اما بزغاله هنوز دوست داشت بازی کند. هی با شاخهای کوچکش سر به سر بقیه گوسفندان می گذاشت تا با او بازی کنند ولی هیچ کس حوصله نداشت.
همه دوست داشتند بخوابند. بزغاله کوچولو خیلی ناراحت و عصبانی شده بود. چون اصلا خوابش نمی آمد. او سعی کرد خودش تنهایی بازی کند. گاهی از شاخه های کوتاه تر درختان بالا می رفت. گاهی در جوی آب راه می رفت و آب بازی می کرد و گاهی هم این طرف و آن طرف می دوید . خلاصه آنقدر بازی کرد تا ظهر گذشت و وقت استراحت گوسفندان تمام شد. گله دوباره برای حرکت آماده شد. همه ی گوسفندان از خواب بیدار شدند و کمی آب خوردند و به همراه چوپان به راه افتادند.
ادامه مطلب...
چگونه يک خرگوش تپل طراحي کنيم
سلام بچه ها
در اولين درس آموزش نقاشي مي خواهيم با هم يک خرگوش شکمو بکشيم و آنرا رنگ آميزي کنيم
براي شروع کار اول يک مربع مرتب و تميز بکشيد
بعد مانند شکل زير يک خط افقي بکشيد. اين خط قرار است زمين باشد. خوب به هر حال خرگوش توپول شما بايد جايي براي ايستادن داشته باشد.
حالا يک خط عمودي درست به اندازه خطي که ما در شکل زير کشيديم بکشيد. فکر مي کنيد اين خط قرار است کدام قسمت از خرگوش تو باشد ؟؟؟ عجله نکنيد به زودي متوجه مي شويد.
ببينم !!! شما مي توانيد حرف B انگليسي را بکشيد ؟؟؟ خوب اگر مي توانيد دقيقا مانند شکل B انگليسي و مانند آنچه ما در شکل زير برايتان کشيده ايم ترسيم کنيد. اين هم از بدن خرگوش شکموي تو.
يک دايره کوچولو توي صورت خرگوش تو مي تونه کاري کنه که خرگوش توپول دنياي اطراف خودش رو ببينه. آفرين حالا خرگوش تو چشم دارد.
ادامه مطلب...
![]() |
روزی روزگاری ، يک مورچه برای جمع کردن دانه هاي جو از از راهي عبور مي کرد که نزديک کندوي عسل رسيد. از بوي عسل دهانش آب افتاد ولي کندو بر بالاي سنگ بزرگی قرار داشت. مورچه هر چه سعي کرد از ديواره سنگي بالا رود و به کندو برسد نشد که نشد. دست و پايش ليز مي خورد و مي افتاد. |
ادامه مطلب...
آیا از اینکه فرزندتان کارهای خوبی انجام نمی دهد، دادتان در آمده است؟ باید دست از سخنرانی بردارید و روش تربیتی خود را تغییر دهد و جالب کنید. در خلال بازی می توانید مسوولیت، صداقت، همدلی، صبر و ... را به کودک خود بیاموزید.
این روش بسیار کارساز است زیرا کودک متوجه نمی شود به او درس اخلاق می دهید و خیلی راحت آنها را قبول می کند و به مرور یاد می گیرد رفتار درست چیست و در موقعیت های مختلف چه واکنشی باید نشان دهد.
1. قطار بسازید روش بازی: برای این بازی به چند جعبه مقوایی بزرگ نیاز دارید که کودک و دوستانش بتوانند راحت داخل آن بنشینند. بعلاوه، ابزار کار نیز همچون کاغد رنگی، چسب، ماژیک، مداد رنگی، استیکر و ... به آنها بدهید و از آنها بخواهید تا هر کدام جعبه خود را به قطار تبدیل کنند. هنگامی که آنها می خواهند قسمت بیرونی واگن خود را تزیین کنند و برای آن چرخ، پنجره یا ... بگذارند، آنها را راهنمایی کنید تا با همکاری هم چند واگن پشت سر هم قطار را بسازند.
ادامه مطلب...
توت فرنگی بکشیم

برای کشیدن یک توت فرنگی زیبا، شما نیاز به یک برگه ی سپید، مداد، پاک کن، مداد رنگی و شمعی دارید.
به نشان ها قدم به قدم توجه کنید تا بتوانید یک توت فرنگی زیبا بکشید.
1. ابتدا دو بیضی مطابق شکل بکشید.

2. خطوط نقطه چین نشان دهنده ی آن است که شما باید آن را پاک کنید ولی اول بهتر است خطوط منحنی اضافه شده را مطابق شکل رسم کنید.

3. حالا بهتر است کلاه سبز رنگ توت فرنگی را رسم کنید.

4. نقطه های سیاه درون توت فرنگی را با مداد سیاه بکشید.

5. حالا توت فرنگی تان را رنگ کنید.

امیدوارم از این نقاشی زیبا لذت برده باشید

امروز می خواهیم با هم یک آزمایش ساده و بسیار جالب انجام دهیم. وسایل موردنیاز را آماده کنید و مطابق دستورالعمل آزمایش را انجام دهید.
وسایل مورد نیاز
چند سکه ی قدیمی
یک چهارم فنجان سرکه ی سفید
یک قاشق چایخوری نمک
کاسه ی غیر فلزی
دستورالعمل
1. سرکه را در کاسه بریزید و نمک را به آن اضافه کنید و آن را به هم بزنید.
2. 5 سکه در کاسه بیاندازید و تا 10 به آرامی بشمارید.
3. سکه ها را بیرون بیاورید و آن را با آب خوب بشویید. فکر می کنم الان برق سکه ها را می بینید.
چه اتفاقی افتاد؟
در کاسه ی کوچک شما یک پدیده ی شیمیایی رخ داد. مشخص است که سرکه اسید است و اسید موجود در سرکه با نمک واکنش نشان می دهد و آنچه را که شیمی دان ها اکسید مس می نامند و باعث کدر رنگ شدن سکه ها می شود این واکنش از بین می برد.
- مجموعه: شعر و قصه کودکانه
قصه کودکانه درخت سیب
سال ها پیش پسر کوچولویی بازیگوش عاشق بازی کردن در اطراف درخت سیب بزرگی بود. او هر روز از درخت بالا می رفت و سیب هایش را می خورد و استراحتی کوتاه در زیر سایه اش می کرد. او درخت را دوست می داشت و درخت هم عاشق او بود. زمان به آرامی گذشت و پسر کوچولو بزرگ شد و دیگر هر روز برای بازی به سراغ درخت نمی آمد. یک روز، پسر بعد از مدت ها برگشت، اما این بار مثل همیشه خوشحال نبود. درخت به پسر گفت: بیا با من بازی کن. پسر جواب داد: من دیگر یک پسر کوچولو نیستم و با درخت ها بازی نمی کنم. دوست دارم برای خودم اسباب بازی داشته باشم ولی پولی ندارم. "متاسفم. ولی من پولی ندارم، اما تو می توانی همه ی سیب های مرا بچینی و آن ها را بفروشی و از پولش برای خودت اسباب بازی بخری."
ادامه مطلب...
برخی از داوران و موسسات آموزشی بر این باورند که بازی کردن نقش مهمی در یادگیری کودکان ندارد و تنها با کسب نمرات خوب است که معلوم می شود آنها مطالب جدیدی یاد گرفته اند، ولی با خواندن این مقاله متوجه خواهید شد که کودکان برخی از پیچیده ترین مسائل را با انجام بازی های خاص می آموزند.
ایده آموختن مسائل با استفاده از بازی ایده جدیدی نیست. در واقع سالهاست که کودکان با این روش، مسائل پیچیده را آموخته اند. برخی از بازی ها و فعالیت ها بیشتر از هر کتابی یادگیری کودکان را تقویت می کند. درست است که مدرسه نقش مهمی در آموزش کودکان دارد ولی با توسل به شیوه های بسیار ساده می توان بر معلومات آنها افزود. کودکان قابلیت های زیادی دارند و بازی ها، نقش مهمی در شکوفایی این قابلیت ها ایفا می کنند.
● کودکان چگونه از بازی کردن می آموزند؟
ادامه مطلب...
از گذشته های دور نسبت به بازی نگرش های مثبت و منفی وجود داشته است. عده ای بازی را صرف بی هدف انرژی های انباشته شده، لذت آنی و... رفتارهای زائد و بیهوده تلقی کرده اند در حالی که برخی آن را زیباترین و پاک ترین فعالیت در جهت شکوفایی و رشد کودک می دانند.
بازی یکی از نیازهای اساسی کودکان و مهم ترین و اساسی ترین فعالیت کودک به شمار می رود که در عین سرگرم کردن کودک، کارکردهای مهم دیگری را دارا است که هریک از این کارکردها به جنبه ای از زندگی کودک مربوط می شوند که او را برای ورود به زندگی بزرگسالی آماده می سازد.
میل به بازی فقط مخصوص کودکی است و با آنکه این میل کم کم در سنین بالا کاهش پیدا می کند و کارهای مهمی جای آن را می گیرد ولی به اعتقاد روان شناسان تا سال های پایانی عمر نیز تمایل به بازی در انسان وجود دارد هر چند شکل، ظاهر و هدف بازی عوض شده باشد. برای درک چگونگی این میل باید در بازی کودکان مشارکت نمود.
بازی انعکاسی از فعالیت های درونی کودک و میل به خوشی، آزادی و رضایت است که صفا و آرامش را به ارمغان می آورد. روان شناسان معتقدند در فعالیت های خودجوش کودک باید آزاد گذاشته شود و دخالت بی توقع و نامناسب در فعالیت های او نگردد تا استقلال و خودمختاری او سلب نشود.
ادامه مطلب...

ما انسان ها موجودات کنجکاوی هستیم. اگر چیز جالب توجهی ببینیم، می خواهیم از آن سر دربیاوریم یا اگر صدایی غیر عادی بشنویم، از خود می پرسیم صدا از کجاست؟ چون کودکان هر روز با تجربه های تازه روبه رو می شوند و پرسش های تازه ای برای شان پیش می آید که باید به آن ها پاسخ داده شود، کنجکاوتربه نظر می رسند.
برای آماده کردن کودکان در نشست بلند خوانی کتاب، می توانید کنجکاوی طبیعی آن ها را تحریک کنید و علاقه شان را به داستان آن، از راه گفت وگو درباره ی تصاویر کتاب بر انگیزید. پیش از باز کردن کتاب، جلد آن را به کودکان نشان دهید، عنوان کتاب را بخوانید و از آن ها بپرسید بر پایه ی آنچه می بینند، در مورد داستان کتاب چه فکر می کنند.
سپس، به آرامی بدون این که واژه ای را بخوانید، کتاب را صفحه به صفحه ورق بزنید و از آن ها درباره ی هر تصویری که می بینند، بپرسید.
به این ترتیب، درباره ی شخصیت داستان، مکان و زمان و همچنین چگونگی پایان آن از کودکان سوال می کنید، سوال هایی مانند: این جا دارد چه اتفاقی می افتد؟ این کیست
ادامه مطلب...

در این کارگاه نه تنها با ورز و شکل دادن خمیر، ماهیچه های حرکتی ظریف کودک تقویت می شود بلکه مجسمه های خوردنی برای خود و خانواده اش درست می کند.
خمیر نان جایگزین خوبی برای خمیرهای بازی بازاری برای کودکان است و هیچ بویی خوش تر از بوی نان در هنگام پخت نیست. ساخت مجسمه با خمیر نان افزون بر آماده کردن چیزهایی برای خوردن، سرگرمی لدت بخشی برای اوست. این کارگاه برای کودکان بالای ۹ ماه تا ۹ سال مناسب است.
مواد و ابزار لازم:
- یک قاشق سوپ خوری خمیر مایه ی خشک
- یک فنجان آب
- یک قاشق چای خوری شکر
- یک فنجان آرد
ادامه مطلب...
جویدن آدامس هنگام خرد کردن پیاز مانع از اشک ریزی شما می شود.
ـ اثر لب و زبان هر کس همانند اثر انگشت آن منحصر به فرد است.
ـ رشد کودک در بهار بیشتر است.
ـ ۸ دقیقه و ۱۷ ثانیه طول می کشد تا نور خورشید به زمین برسد.
ـ ظروف پلاستیکی تقریباً ۵۰۰۰۰سال در برابر تجزیه مقاومند.
ـ تنها قسمتی از بدن که خون ندارد قرنیه چشم است.
ـ شترمرغ در ۳ دقیقه ۹۵ لیتر آب می خورد.
ـ حس بویایی مورچه با حس بویایی سگ برابری می کند.
ـ کرم های ابریشم در ۵۶ روز ۸۶ برابر خود غذا می خورند.
ـ در یک سانتی متری پوست شما ۱۲ متر عصب و ۴ متر رگ و مویرگ است.
ـ شدیدترین نعره ها متعلق به وال ها است که برابر با صدای موتور جت است.
ـ وقتی یک نوزاد در حال گریه است با صدای ش….ش…. شما آرام می شود به این دلیل که صدای آبی که اطراف نوزاد در شکم مادر است را برایش تداعی می کند، در ضمن این یکی ازدلایلی است که چرا صدای ساحل دریا به انسان آرامش می دهد.
ـ دلفین ها همانند گرگ ها هنگان خواب چشم هایشان را باز می گذارند.
v
در این پست سعی داریم به شما آموزش دهیم که چطور در چند گام،یک طوطی کارتونی زیبا ، ساده و جذاب بکشید.
این پست جزء پست های سطح متوسط طبقه بندی می شود و مجددا تاکید می کنم که پست های الگو وار و مرحله به مرحله برای سنین ده به بالا مناسب خواهد بود.
گام اول :
می خواهیم طراحی را با سر این طوطی زیبا شروع کنیم.برای نقاشی سر طوطی کارتونی مانند همیشه از اشکال هندسی ساده کمک می گیریم تا طراحی ساده تری داشته باشیم.
گام دوم :
مطابق شکل های زیر، برای رسم اجزاء بدن طوطی کارتونی مان هم از اشکال چند ضلعی کمک می گیریم .دقت داشته باشید که در هر عکس خطوط قرمز،خطوط رسم شده ی جدید است.
ادامه مطلب...
v
صبح كه از خواب پا مي شم
مثل يه غنچه وا مي شم
شروع مي كنم نظافت
گوش كن ببين چه راحت
حوله رو بر مي دارم
روي دوشم مي زارم
صابون از اون گوشه
عشوه به من مي فروشه
منو مي كنه صدا
زودتر به نزدم بيا
آب دستشوئي تميز
مي ريزه ريزه ريزه
وظيفه اش چه چيزه
منو مي كنه پاكيزه
مسواك خميري بر روش
با يك ليوان آب توش
شويم دهان و دندان
بگم چه جوري رفيقان ( اينجوري3)
شانه كه روي ميزه
دندونه هاش تميزه
شانه زنم به موهام
بگم چه جوري رفيقان ( اينجوري3)
شيروچايي بنوشم
لباس تميز بپوشم
روم به كودكستان
ميان آن گلستان
بگم چه جوري رفيقان( اينجوري ۳ )
صبح كه از خواب پا مي شم
مثل يه غنچه وا مي شم
شروع مي كنم نظافت
گوش كن ببين چه راحت
حوله رو بر مي دارم
روي دوشم مي زارم
صابون از اون گوشه
عشوه به من مي فروشه
منو مي كنه صدا
زودتر به نزدم بيا
آب دستشوئي تميز
مي ريزه ريزه ريزه
وظيفه اش چه چيزه
منو مي كنه پاكيزه
مسواك خميري بر روش
با يك ليوان آب توش
شويم دهان و دندان
بگم چه جوري رفيقان ( اينجوري3)
شانه كه روي ميزه
دندونه هاش تميزه
شانه زنم به موهام
بگم چه جوري رفيقان ( اينجوري3)
شيروچايي بنوشم
لباس تميز بپوشم
روم به كودكستان
ميان آن گلستان
بگم چه جوري رفيقان( اينجوري ۳ )
|
||
![]() |
|
|
![]() |
طرز ساخت قلب
يك تكه كاغذ رنگي انتخاب كنيد اندازه آن بايد اندازه آن قلبي باشد كه مايل هستيد داشته باشيد .
|
|
![]() |
آنرا از وسط تا كنيد روي آن شكل نيم قلب را بكشيد
|
|
![]() |
با قيچي دور آن را ببريد |
|
ادامه مطلب...
برترین ها: آیا از اینکه فرزندتان کارهای خوبی انجام نمی دهد، دادتان در آمده است؟ باید دست از سخنرانی بردارید و روش تربیتی خود را تغییر دهد و جالب کنید. در خلال بازی می توانید مسوولیت، صداقت، همدلی، صبر و ... را به کودک خود بیاموزید.
این روش بسیار کارساز است زیرا کودک متوجه نمی شود به او درس اخلاق می دهید و خیلی راحت آنها را قبول می کند و به مرور یاد می گیرد رفتار درست چیست و در موقعیت های مختلف چه واکنشی باید نشان دهد.
ادامه مطلب...
شخصیت کودکتان را از نقاشی او بشناسید
شکل ساده یک آدمک خواه تنها و یا در میان مجموعه ای از چیزهای دیگر بیان کننده مشخصات جالبی از شخصیت کودک است. در این گونه نقاشیها، کودک خود را با آدمکی که نقاشی کرده، شبیه می داند.
ادامه مطلب...
حال دور سیب زمینی را به شکل دلخواه مثل دایره ، مثلث ، قلب ، ستاره و … با دقت ببرید و وسط آن یک خلال دندان به عنوان دسته بگذارید. حال این مهر را به کودک بدهید و به سطح مهر سیب زمینی، رنگ بمالید و آن را روی کاغذ فشار دهید تا نقش ان روی کاغذ بیفتد.
مشابه همین کار را میتوان با استفاده از میوه هایی مثل سیب و قارچ نیز انجام داد.
یکی بود، یکی نبود.
یه موشی بود و یه مامان موشی.
مامان موشی هر جا می رفت، موشی می گفت: « منم میام. منم میام. »
یک روز موشی و مامان موشی داشتند تند تند می رفتند. رسیدند به چشمه.
موشی گفت: « خسته شدم. من تشنمه. من تشنمه. »
مامان موشی گفت: « همین جا استراحت کن. از این چشمه، آب بخور تا من برگردم. »
موشی رفت لب چشمه، آب بخورد. یکهو عکس یه ابر گُنده را توی آب دید.
گفت: « تو کی هستی که افتادی تو آب؟ »
« من ابر رعد و برقی ام! »
موشی ترسید. پرید پشت سنگ و قایم شد. یه برگ گرفت روی سرش که پیدا نباشد و گفت: « من کوچولواَم! بامب و بومب می کنی می ترسم! »
ادامه مطلب...
بیش تر کودکان، با طرح سوال های غیرمنتظره درباره موضوعات مختلفی از جمله خدا، موجب شگفتی بزرگسالان می شوند. مشکل بسیاری از کودکان، این است که والدین شان، انرژی آن ها را صرف همه چیز، از کلاس های هنری و ورزشی گرفته تا رایانه می کنند، اما از درس ایمان غافل اند. آن ها فراموش می کنند که آن چه می گویند و عمل می کنند یا نمی گویند و عمل می کنند، تاثیر ماندگاری بر کودک می گذارد.
● چه طور به زندگی کودکان رنگ معنویت بزنیم؟
بهترین راه ارتقای زندگی معنوی کودکان، راحت و آشکار حرف زدن درباره خداست. اصل کلی که بیش تر کارشناسان آن را تایید می کنند، این است که بگذارید بچه ها، گفت وگو را هدایت کنند و بعد، با سوال کردن شما، موضوع را پی گیری کنید.
حرف زدن درباره خدا، به این دلیل بااهمیت است که می تواند بهترین راه برآوردن مهم ترین نیازهای کودکان باشد؛ زیرا کودکان، بیش از بزرگسالان، خود و اطرافیان شان را به تکیه گاه قوی و مهربانی نیازمند می دانند که قادر است همه آرزوهای آن ها را برآورده کند. فایده دیگر صحبت کردن درباره خدا، این است که همه چیز را در دنیا توضیح می دهد،ادامه مطلب...
![]() |
این پست تقدیم می شه به تمام شما معلمین عزیز که خواسته بودید نقاشی نهنگ برای سنبن پیش از دبستان هم آموزش داده بشه.امیدوارم مفید واقع بشه.
لوازم مورد نیا ز:
- مقوا،کاغذ یا پارچه
- رنگ گواش یا آکریلیک
- قلم موی بزرگ
- یک خودکار یا ماژیک
- ظرف یکبار مصرف
در ظرف یکبار مصرف رنگ طوسی یا آبی تیره ( تقریبا سرمه ای) را بسازید.مطابق شکل کف دست را آغشته به رنگ کنید .سپس روی سطح مورد نظر بزنید.
ادامه مطلب...
مهمترین مبادی تاریخ مردم جهان عبارتند از :
1- سال خورشیدی:
برابر است با 365 روز و 6 ساعت که زمان گردشی کره زمین به دور خورشید است. سال شمسی (خورشیدی) مخصوص کلدانیان بوده که بعد از بین رفتن کلدانیان، ایرانیان آن را معمول کردند.
* سال کبیسه:
سال خورشیدی را 365 روز محاسبه می کند و 6 ساعت باقی مانده را روی هم جمع کرده و هر چهار سال یکبار( 24=4×6 )یک روز به سال اضافه می کنند ( 366 روز) و آن را سال کبیسه می نامند.
2- سال قمری:
که آن را هلالی هم می گفتند، یعنی مدتی که قمر از هلال یک دورِ خود را در مدت 29 روز 12 ساعت و 43 دقیقه می پیماید. یک سال قمری 354 روز است .
* مبدأ سال شمسی وسال قمری هجرت حضرت رسول اکرم (ص) از مکه به مدینه می باشد که این واقعه مهم را مبدأ این دو تاریخ قرار داده اند.
3- سال مسیحی یا میلادی:
مبدأ آن تاریخ تولد حضرت مسیح است. ولادت مسیح، سه شنبه 25 کانون اول برابر با 311 تاریخ اسکندری واقع شده است.
ادامه مطلب...

این بازی بیشتر شکل نمایشی دارد.یعنی قالب اصلی ان نمایشی ست
همانند بازیهای قبلی مان کودکان را به دو گروه مساوی نفرات تقسیم می کنیم.گروهی در نقش شکارچی و گروهی دیگر در نقش شیر ظاهر میشوند.اگر تن پوش های نمایشی موجود باشد بازی را پر رنگ تر و طبیعی می سازد
با وسائل پیرامون مثل صندلی های پلاستیکی در کلاس که بیشتر هم در دسترس می باشد بین دو گروه یک مرز درست کنید.یعنی تعدادی کودک در این طرف و ان طرف قرار بگیرند
مربی داستان را اینگونه پیش می برد که به کودکان بگوید که هیچ کدام از انان نمی توانند به حریم دیگری وارد شود.مگر اینکه بی اجازه این کار را کنند که به هیچ وجه درست و قابل قبول نیست
حال از کودکان بخواهد تا در قالبهایی که هستند کاری را انجام دهند.تا اینکه گروه شیر ها بخوابند.
در این فاصله ارام ارام شکارچی ها به ان طرف که ما جنگل میدانیم وارد شوند و دست و پای تعدادی از انان را مثلا می بندند وفرار می کنند.
گروهی از شیرها دستان دوستانشان را باز میکنند.و وقتی شکارچی ها بخواب می روند تفنگهایشان را با خود می برند.این کار موجب خشم شکارچی ها می شود و تصمیم می گیرند تا به جنگل حمله کنند
در این فاصله یکی از کودکان بگوید که بسه.جنگ و دعوا خوب نیست.بیایید با هم دوست باشید و هر چی رو که خراب کردید با هم بسازید .و بدین گونه کودکان با کمک هم همه چیز را مثل همان اول درست میکنند.و با هم هورا میکشند و میدانند که دیگر نباید با یکدیگر دعوا و جنگ کنند
بازی در بازی.خلاقیت نمایشی.صلح.دوستی کار گروهی از مشخصات این بازی نمایشی است
می رود به هر جایی
دانه در دهان دارد
مثل نقطه ای ریز است
زنده است و جان دارد
در وجود خود دارد
زور و قدرتی بسیار
او نمی شود خسته
از دویدن و از کار
تا که گندمی یابد
از زمین حاصلخیز
با دهان کند آن را
مثل تکه های ریز
از وسط کند تقسیم
پیش چشم این مردم
تا نروید از انبار
یک جوانه گندم
داده حق به این حیوان
علم و فهم و دانایی
کم خوراکی و قدرت
این همه توانایی
توی شعر فردوسی
خوانده ام، میازاری
مور ناتوانی را
مثل او تو جان داری
*به یه نفر میگن : خوابیده آب نخور عقلت کم میشه. میگه : عقل دیگه چیه ؟ میگن : هیچی بابا آبتو بخور .
*پدر : بگو ببینم پسر چند تا تک آورده ای ؟ پسر با گریه جواب داد : فقط دوتا . پدر پرسید : از کدام درس ها ؟ پسر گریه اش شدید تر شد و گفت : از شفاهی و کتبی !
*دو تا تنبل کنار هم نشسته بودن یکی شون خمیازه می کشه اون یکی بهش میگه : قربون دستت تا دهنت بازه بچه من رو هم صدا بزن!
*اولی : از ماشینی که خریدی راضی هستی ؟ دومی : خودم نه ولی مکانیک سر کوچه خیلی راضیه !
*از یه خنگ می پرسن : می گذاری پسرت بره دانشگاه؟ میگه : اگه به درسش لطمه نخوره ،آره .
*بیمار: آقای دکتر! این، آن دندانی نیست که می خواهم بکشم. دکتر: صبر داشته باشید جانم، کم کم به آن هم می رسیم!
*دکتر پس از معاینه به بیمارش گفت: همان طور که می بینم سرفه ی شما از دیروز بهتر شده. بیمار گفت: درسته، آخه من دیشب تا صبح تمرین می کردم!
*بیمار: آقای دکتر! ریش من درد می کند.
دکتر: چه خورده ای؟
بیمار:نان و یخ.
دکتر: خاک بر سرت که نه غذایت شبیه آدم هاست و نه دردت!
*هواپیما داشت سقوط می کرد همه داشتن جیغ می زدن به جزء یه دیوونه. ازش می پرسن چرا تو ساکتی؟ می گه: مال بابام که نیست، بذار سقوط کنه!
*مردی در هوای سرد، اسبی را دید که از بینی اش بخار بیرون می آمد. با خود گفت فهمیدم، پس اسب بخار که می گن همینه!
منابع: دهکده دوستی، کتاب قهقهه ممنوع
زرافه و اهو کوچولو
بنام خداوندی که طبیعت را برای لذت بردن افرید
اهو کوچولوی با مادر وپدرش توی یک جنگل بزرگ و زیبا زندگی می کردند این اهو کوچولوی قصه ما خیلی با هوش وزرنگ و شیطون بود و خیلی هم دوست داشت بدونه که توی جنگل حیوانات چکار می کنند وچی می خورند
--------------------------------------------------------
به خاطر همین اهو کوچولو از مادرش اجازه گرفت تا بره توی جنگل بگرده وببینه چه خبره مادر اهو کوچولو بهش گفت مواظب خودت باش و زیاد دور نشو اهو کوچولو گفت باشه مواظب هستم مامان جون
-------------------------------------------------------
اهو کوچولو شروع کرد به رفتن به داخل جنگل که اول یک خرگوش رو دید سلام کرد وگفت اقا خرگوش شما غذا چی می خورید خرگوش سلام کرد وگفت هویج و ریشه درخچه های که شیرین هستند رو می خورم خرگوش گفت
چطور مگه چرا این سوال رو می پرسی اهو کوچولو اهو کوچولو گفت می خوام بدونم غذا چی می خوری وبعد هم خداحافظی کرد از خرگوش وبه گردش خودش توی جنگل ادامه داد
--------------------------------------------------------
همین جوری که داشت می رفت طوطی رو دید که بالای درخت روی شاخه نشسته بود به طوطی سلام کرد وگفت شما غذا چی می خورین طوطی سلام کرد به اهو کوچولو وگفت ما میوه درختها و دانه ها رو می خوریم طوطی هم گفت چطور مگه چرا پرسیدی اهو کوچولو هم گفت که می خوام بدونم که حیوانات دیگه چی می خورند و خدا حافظی کرد و به راه خودش توی جنگل ادامه داد
-------------------------------------------------------
که به یک زرافه رسید و به زرافه سلام داد گفت شما غذا چی می خورین زرافه سلام کرد و گفت برگهای بالای درختها رو که تازه هستند می خوریم اهو کوچولو یک نگاه کرد به درخت وگفت من هم می خوام مثل تو اون برگی که روی درخت است رو بخورم زرافه گفت نمی تونی تو گردنت مثل من بلند ودراز نیست .اهو کوچولو شروع کرد به سعی کردن تا برگی که روی درخت بود را بخورد اما نمی تونست به خاطر همین ناراحت وخسته شد زرافه گفت دیدی نتونستی اهو کوچولو خیلی با ناراحتی گفت اره حق با تو بود زرافه گفت ناراحت نباش می خواهی اون برگ رو بخوری اهو کوچولو گفت اره زرافه سرش رو بلند کرد وبرگ رو از درخت کند وبه اهو کوچولو داد اهو کوچولو برگ رو گرفت واز زرافه تشکر کرد زرافه گفت که خدا هر حیوانی رو با خصوصیات خودش افریده اهو کوچولو حرف زرافه رو تایید کرد وگفت دیگه باید برم خونه بیش مادرم که نگران نشه از زرافه باز هم تشکر وخداحافظی کرد و به طرف خونه حرکت کرد وقتی خونه رسید تمام ماجرا رو که براش پیش اومده بود به مادرش گفت.مادر اهو کوچولو براش غذا اورد تا بخوره واهو کوچولو هم تشکر کرد وبعد از غذا اهو کوچولو رفت تا بازی کنه
قصه کودکانه درخت سیب
سال ها پیش پسر کوچولویی بازیگوش عاشق بازی کردن در اطراف درخت سیب بزرگی بود. او هر روز از درخت بالا می رفت و سیب هایش را می خورد و استراحتی کوتاه در زیر سایه اش می کرد. او درخت را دوست می داشت و درخت هم عاشق او بود. زمان به آرامی گذشت و پسر کوچولو بزرگ شد و دیگر هر روز برای بازی به سراغ درخت نمی آمد.
یک روز، پسر بعد از مدت ها برگشت، اما این بار مثل همیشه خوشحال نبود.
درخت به پسر گفت: بیا با من بازی کن.
ادامه مطلب...

ابتدا مقوا را به صورت گرد یا مربع ببرید و مثل شکل زیر با چسب، به کف لوله دستمال بچسبانید. همچنین می توانید برای کف جامدادی مشابه شکل
ادامه مطلب...
سلام دوستای خوب و مهربون
امروز می خوایم یک کاردستی خوشگل درست کنیم
یک رنگین کمان زیبا
وسایل مورد نیاز
بشقاب یک بار مصرف ،پنبه ، رنگ
به یک بشقاب یک بار مصرف نیاز داریم
بشقاب یک بار مصرف رو نصف می کنیم و به شکل زیر در می اریم
حالا بشقاب رو رنگ آمیزی می کنیم
ادامه مطلب...
سلام دوستای خوب و مهربون
امروز با کمک هم آموزش گام به گام اسب کارتونی رو دنبال می کنیم
دو دایره و یک مستطیل برای بدن اسب می کشیم
حالا مستطیل های عمودی برای پاهای اسب می کشیم
ادامه مطلب...
بادکنک بازی یکی از بازی های جذاب، مفرح و لذتبخش برای کودکان است. بادکنک ها به علت سبک بودن و در هوا معلق ماندن و حرکت آرام ، جذبه و زیبایی خاصی دارند...
* پر شدن بادکنک ها از هوا را مشاهده، لمس و احساس خواهند کرد.
* جریان خارج شدن هوا از بادکنک ها را لمس و احساس خواهند کرد.
* صدای وارد شدن جریان هوا به داخل بادکنک ها را خواهند شنید.
ادامه مطلب...