اشتها
روزی در جایی نذری می دادند از فقیری كه از آن حوالی می گذشت پرسیدند:«اشتها داری؟» گفت:« من در این جهان جز اشتها چیزی ندارم!»
سپر
ساده دلی به جنگ رفته بود. سپر بزرگی با خود داشت كه برای محافظت از جان خویش برده بود. چندی نگذشت كه از بالای قلعه سنگی بر سرش زدند وبشكستند. دست بر سر شكسته گذاشت و گفت:«مگر كورید؟... سپر به این بزرگی را نمی بینید و سنگ بر سرم می زنید؟! »
چاه
ساده دلی را پسر در چاه افتاد. سر به درون چاه كرد وگفت:«پسرجان،جایی مرو تا طنابی آورم و تو را نجات دهم!»
خر گمشده
مردی خرش را در جنگل گم می کند. موقع گشتن به دنبال آن یک گورخر پیدا می کند.
به آن می گوید: ای کلک لباس ورزشی پوشیدی تا نشناسمت.
وظیفه و تکلیف
روزی پسری بدون دعوت رفت به مجلس جشنی.
یکی گفت: “پسرک! شما که دعوت نداشتی چرا آمدی؟”
پسر جواب داد: “اگر صاحب خانه تکلیف خودش را نمیداند من وظیفهی خودم را میدانم و هیچوقت از آن غافل نمیشوم.
اسب من کو
ساده دلی در عرصه ی مسابقه بر اسبی بنشست و یال اسب در دست گرفت. اسب تاختن آورد و اواز پشت آن لغزید و از ابتدای یال به انتهای دمب آن رسید! پس آواز در داد: آهای! آهای …! این اسب تمام شد یک اسب دیگر بیاورید!!!
در واقعه کربلا دختر امام حسین (ع) رقیه (ع) سه سال داشت. امام حسین دختر سه ساله خود را خیلی دوست داشتند. رقیه کوچولو هم پدر را خیلی دوست داشت لحظه آخر که امام (ع) داشتند می رفتند به میدان جنگ رقیه (ع) را روی پای خود نشاندند و برسر و موی او دست کشیدند و او را برای آخرین بار بوسیدند و با او وداع کردند.
وقتی امام به شهادت رسیدند خاندان امام را به اسارت بردند، حضرت رقیه خیلی از دوری امام بی تاب بودند و گریه می کردند.
صدای گریه رقیه کوچولو به گوش یزیدیان رسید و آنها برای اینکه صدای رقیه (ع) را قطع کنند سر امام حسین (ع) را برایش بردند زمانی که حضرت رقیه سر مبارک امام را در آغوش گرفتند و بوسیدند در حالی که سر مبارک در آغوششان بود جان سپردند.
خدایا دشمنان امام را لعنت کن و یاد خواهرم رقیه را در دلم زنده نگه دار.
* غضنفر می ره رستوران می گه: جوجه دارین؟
گارسون:آره
می گه: دونش بدین نمیره!
*حیف نون می ره هتل. صبح روز اول می ره توی رستوران هتل صبحانه بخوره می بینه روی تابلو نوشته: از ساعت 7 الی 11 صبحانه... از ساعت 11 الی 5 ناهار و از ساعت 5 الی 11 شب شام سرو می شود...
پیش خودش می گه: پس من کی وقت کنم برم شهر رو ببینم؟
*معلم: نام پدرت چیست؟
دانش آموز: پدرم نام های مختلفی دارد. من به او می گویم بابا، مادرم می گوید پدر بچه ها، نوکرمان می گوید آقا و بقال محلمان می گوید بدحساب!
*اولی: من هر وقت چیزی در کله ام فرو رود، دیگر بیرون نمی آید و فراموش نمی کنم.
دومی: پس چرا پولی را که از من قرض گرفتی، یادت رفته و پس ندادی؟
اولی: برای این که پول در جیبم فرو رفت نه در کله ام!
*دو هندوانه فروش نزدیک به هم بساط کرده و مشغول فروش هندوانه بودند.
اولی فریاد می زد: بیا که هندوانه دارم، قند عسل، نبات، قرمز قرمز، بیا بیا به شرط چاقو، هندوانه فروش دومی بدون این که فریاد بزند، خطاب به عابران می گفت: هرچی اون می گه منم دارم!
*از خسیسی پرسیدند: تو در دنیا چه آرزویی داری؟
گفت: آرزو دارم کچل شوم و دیگر پول سلمانی ندهم!
*یکی از قبایل آدم خوار مرد کله تاسی را دستگیر می کنند و نزد رئیس خود می برند و از رئیس می پرسند با این مرد تاس چه کنیم؟ رئیس می گوید: از او تاس کباب درست کنید!
وقتی با وسایل کهنه فرزندانتان یک وسیله یا اسباب بازی به درد بخور یا بامزه می سازید٬ او هم یاد می گیرد از هر چیزی بهترین استفاده را بکند. این خرگوش های کوچک و بانمک با لنگه های جوراب تهیه می شوند.
وسایل لازم
* جوراب
* نخ مشکی و نخ رنگ جوراب
* سوزن
* قیچی
* مداد رنگی صورتی
* روبان باریک
مراحل ساخت
1.لنگه جوراب را بر عکس می کنیم و از نوک پنجه تا نرسیده به پاشنه جوراب را از وسط با قیچی می بریم. دو تکه باریک به وجود می آید که قرار است گوش های خرگوش باشند. دور آنها را با نخ همرنگ جوراب می دوزیم.
2.جوراب را بعد از اینکه گوش های خرگوش دوخته شد٬ بر عکس می کنیم تا به حالت اولیه در بیاید و روی جوراب نمایان شود. سپس داخل آن را پر از پنبه می کنیم.
ادامه مطلب...
شعر آقا پلیسه
شبا که ما میخوابیم
آقا پلیسه بیداره
ما خواب خوش میبینیم
اون دنبال شکاره
آقا پلیس زرنگه
با دزدا خوب میجنگه
ما هم اونو دوست داریم
بهش احترام میزاریم!!
*******************
آقا پلیسه
اونیکه شبا بیداره , لباس یشمی داره
مواظب شهر ما , مواظب خونه هاست
پلیسه مهربونه ,همیشه خوش زبونه
اونکه تفنگ داره , کلاه و فشنگ داره
با آدمای بدکار , با دزدای خطا کار
دشمنه و میجنگه , آقا پلیسه زرنگه
وقتی توی خیابون ماشین میاد چپ و راست
پلیس راهنمایی مواظب بچه هاست
بچه خوب همیشه از خط کشی رد می شه
داستان آموزنده ی آزادی پروانه ها
آزادي پروانه ها بهار بود ، پروانه هاي قشنگ و رنگارنگ در باغ پرواز مي كردند.
حسام ، پسر كوچولوي قصه ما توي اين باغ ، لابه لاي گلها مي دويد و پروانه ها را دنبال مي كرد . هر وقت پروانه زيبايي مي ديد و خوشش مي آمد آرام به طرف او مي رفت تا شكارش كند . بعضي از پروانه ها كه سريعتر و زرنگتر بودند ، از دستش فرار مي كردند، اما بعضي از آنها كه نمي توانستند فرار كنند ، به چنگش مي افتادند . حسام ، وقتي پروانه ها را مي گرفت، آنها را در يك قوطي شيشه اي زنداني مي كرد .
يك روز چند پروانه زيبا گرفته بود و داخل قوطي انداخته بود ، قصد داشت كه پروانه ها را خشك كند و لاي كتابش بگذارد و به همكلاسي هايش نشان بدهد . پروانه ها ترسيده بودند ، خود را به در و ديوار قوطي شيشه اي مي زدند تا شايد راه فراري پيدا كنند . حسام همين طور كه قوطي شيشه اي را در دست گرفته بود و به پروانه ها نگاه مي كرد خوابش برد . در خواب ديد كه خودش هم يك پروانه شده است و پسر بچه اي او را به دست گرفته و اذيت مي كند . تمام بدنش درد مي كرد و هر چه فرياد و التماس مي كرد كسي صدايش را نمي شنيد . بعد پسر بچه ، حسام را ما بين ورقهاي كتابش گذاشت و كتاب را محكم بست و فشار داد . دست و پاي حسام كه حالا تبديل به يك پروانه نازك و ظريف شده بود ، ترق ترق صدا مي داد و مي شكست و حسام هم همين طور پشت سر هم جيغ بلند مي كشيد . ناگهان از صداي فرياد خودش از خواب پريد و تا متوجه شد كه تمام اين ها خواب بوده است دست به آسمان بلند كرد و از خدا تشكر كرد .
ادامه مطلب...
سلام بچه های گلم، امروز براتون چند تا نقاشی زیبا گذاشتیم که شما پرینت بگیرید و با سلیقه ی خودتون رنگ بزنید.
عکس ها رو می تونید با راست کلیک روی اونها و انتخاب گزینه ی save image as ... روی کامپیوترتون ذخیره کنید و بعد پرینت بگیرید.
امیدوارم خوشتون بیاد.
ادامه مطلب...
برای کشیدن یک توت فرنگی زیبا، شما نیاز به یک برگه ی سپید، مداد، پاک کن، مداد رنگی و شمعی دارید. به نشان ها قدم به قدم توجه کنید تا بتوانید یک توت فرنگی زیبا بکشید. 1. ابتدا دو بیضی مطابق شکل بکشید.
2. خطوط نقطه چین نشان دهنده ی آن است که شما باید آن را پاک کنید ولی اول بهتر است خطوط منحنی اضافه شده را مطابق شکل رسم کنید.
ادامه مطلب...
اول مهر برای همه جزء خاطرات فراموشنشدنی است، هرچقدر هم که با گریه و ناراحتی همراه بوده باشد. اما به هر حال اولین روز مدرسه پر از تلاطمهای عاطفی است. کوچولوی شما قرار است برای اولین بار از آغوش گرم شما دور شود و چند ساعتی از روزش را در جایی به نام مدرسه باشد. از آنجایی که ممکن است بسیاری از کودکان تجربه مهدکودک و پیش دبستانی نداشته باشند یا اگر هم داشته باشند مکلف به انجام مشق و درس و حضور مستمر نبودهاند، محیط مدرسه و ورود به آن میتواند ایجاد دلهره و اضطراب کند.
مهمترین نکته این است که قبل از ورود به این محیط باید آمادگی لازم را برای او ایجاد کنید. به این ترتیب اولین روز مدرسه به جای همراه شدن با گریه فرزندتان با خاطرهای هیجانانگیز همراه خواهد بود و او دیگر از نشستن کنار فرد دیگری که اصلا برایش آشنا نیست واهمه ندارد و آن را فرصتی برای دوستی میبیند. راههای زیادی وجود دارد تا شما یک خداحافظی خوب و یک شروع موفق را برای کودک ایجاد کنید. راهنمای ما را بخوانید تا آمادگی لازم را برای روزهای اول مدرسه پیدا کنید.
ادامه مطلب...
معلم تاریخ خطاب به دانش آموزی گفت: بچه تو چقدر کثیف هستی، چند روز است که حمام نرفته ای؟شاگرد گفت: آقا از وقتی که شما گفتید امیر کبیر را در حمام کشتند.
دست های کثیف
روزی معلم داست یکی یکی بچه ها را بازدید می کرد تا ببیند کدام یک در نظافت بی انظباط تر از بقیه است، تا این که چشمش به دست های یکی از شاگردان افتاد و گفت:
ببین پسرم! دست های تو خیلی کثیف اند. اگر دست های من به این کثیفی بود تو به من چه می گفتی؟
شاگرد زود جواب داد:
آقا معلم اجازه! من آن قدر مهربان بودم که این موضوع را به روی شما نمی آوردم.
صدای پدر
تلفن مدرسه زنگ زد و مدیر گوشی را برداشت.
مدیر: بفرمایید.
صدا: آقای مدیر، پسرم امروز نمی تواند به مدرسه بیاید.
مدیر: شما کی هستید؟
صدا: من پدرم هستم.
ماهی
اولی: چرا ماهی ها نمی توانند حرف بزنند؟
دومی: تو خودت اگر دهانت پر از آب باشد می توانی حرف بزنی؟
دوچرخه
پدر: پسرم! مگر به تو قول نداده بودم که اگر قبول شدی، برایت یک دوچرخه بخرم؟ پس چرا قبول نشدی؟ تو در یک سال گذشته، چه می کردی؟
پسر: پدرجان! داشتم دوچرخه سواری یاد می گرفتم
کاردستی گل کاغذی
وسایل مورد نیاز: 1- برگه A4 سفید 2- چسب نواری 3- مداد 4- قیچی 5- سیم های تزیینی پرز دار رنگی
کاردستی گل کاغذی ابتدا دست خود را روی برگه گذاشته و دورالگو دست خود را با مداد بر روی کاغذ بکشید،3 بار این کار را انجام دهید که 3 الگو بدست آورید.سپس دور آن را با قیچی ببرید.
ادامه مطلب...
روزه کله گنجشگی
روزه گرفته امروز یک کودک
کله گنجشکی روزه ی کوچک
تا ظهر نخورده آب و غذایی
می کرده قورقور شکمش گاهی
ظهر افطار کرده با نان و خرما
مامان بهش گفت: صد باریکلا
غذای مقوی
بیماری پیش دکتر می رود و می گوید: باید کله پاچه و مغز و جگر بخوری.
بیمار می گوید: آقای دکتر این ها را قبل از غذا بخورم یا بعد از غذا؟
سواد
مردی یک ساعت مچی می خرد. روز بعد پیش فروشنده می رود و می گوید: پشت این ساعت نوشته ضد آب ولی داخلش آب رفته است.
فروشنده می گوید: چه عرض کنم؟آب که سواد ندارد.
ادامه مطلب...
بزغاله کوچولو به همراه گله گوسفندان، برای گردش و چرا، راهی دشت و صحرا شد. چوپان مهربان می دانست که بزغاله ها گوسفندان بازیگوش و سر به هوایی هستند به خاطر همین بیش از بقیه گوسفندان ،حواسش به بزغاله بود. اما بزغاله انقدر از گله دور می شد و این طرف و آن طرف می رفت که چوپان را خسته می کرد.
ظهر که شد چوپان زیر یک درخت به استراحت پرداخت. گوسفندان هم که حسابی خسته بودند هر جا سایه ای بود همانجا خوابیدند. اما بزغاله هنوز دوست داشت بازی کند. هی با شاخهای کوچکش سر به سر بقیه گوسفندان می گذاشت تا با او بازی کنند ولی هیچ کس حوصله نداشت.
همه دوست داشتند بخوابند. بزغاله کوچولو خیلی ناراحت و عصبانی شده بود. چون اصلا خوابش نمی آمد. او سعی کرد خودش تنهایی بازی کند. گاهی از شاخه های کوتاه تر درختان بالا می رفت. گاهی در جوی آب راه می رفت و آب بازی می کرد و گاهی هم این طرف و آن طرف می دوید . خلاصه آنقدر بازی کرد تا ظهر گذشت و وقت استراحت گوسفندان تمام شد. گله دوباره برای حرکت آماده شد. همه ی گوسفندان از خواب بیدار شدند و کمی آب خوردند و به همراه چوپان به راه افتادند.
ادامه مطلب...
چگونه يک خرگوش تپل طراحي کنيم
سلام بچه ها
در اولين درس آموزش نقاشي مي خواهيم با هم يک خرگوش شکمو بکشيم و آنرا رنگ آميزي کنيم
براي شروع کار اول يک مربع مرتب و تميز بکشيد
بعد مانند شکل زير يک خط افقي بکشيد. اين خط قرار است زمين باشد. خوب به هر حال خرگوش توپول شما بايد جايي براي ايستادن داشته باشد.
حالا يک خط عمودي درست به اندازه خطي که ما در شکل زير کشيديم بکشيد. فکر مي کنيد اين خط قرار است کدام قسمت از خرگوش تو باشد ؟؟؟ عجله نکنيد به زودي متوجه مي شويد.
ببينم !!! شما مي توانيد حرف B انگليسي را بکشيد ؟؟؟ خوب اگر مي توانيد دقيقا مانند شکل B انگليسي و مانند آنچه ما در شکل زير برايتان کشيده ايم ترسيم کنيد. اين هم از بدن خرگوش شکموي تو.
يک دايره کوچولو توي صورت خرگوش تو مي تونه کاري کنه که خرگوش توپول دنياي اطراف خودش رو ببينه. آفرين حالا خرگوش تو چشم دارد.
ادامه مطلب...
![]() |
روزی روزگاری ، يک مورچه برای جمع کردن دانه هاي جو از از راهي عبور مي کرد که نزديک کندوي عسل رسيد. از بوي عسل دهانش آب افتاد ولي کندو بر بالاي سنگ بزرگی قرار داشت. مورچه هر چه سعي کرد از ديواره سنگي بالا رود و به کندو برسد نشد که نشد. دست و پايش ليز مي خورد و مي افتاد. |
ادامه مطلب...
آیا از اینکه فرزندتان کارهای خوبی انجام نمی دهد، دادتان در آمده است؟ باید دست از سخنرانی بردارید و روش تربیتی خود را تغییر دهد و جالب کنید. در خلال بازی می توانید مسوولیت، صداقت، همدلی، صبر و ... را به کودک خود بیاموزید.
این روش بسیار کارساز است زیرا کودک متوجه نمی شود به او درس اخلاق می دهید و خیلی راحت آنها را قبول می کند و به مرور یاد می گیرد رفتار درست چیست و در موقعیت های مختلف چه واکنشی باید نشان دهد.
1. قطار بسازید روش بازی: برای این بازی به چند جعبه مقوایی بزرگ نیاز دارید که کودک و دوستانش بتوانند راحت داخل آن بنشینند. بعلاوه، ابزار کار نیز همچون کاغد رنگی، چسب، ماژیک، مداد رنگی، استیکر و ... به آنها بدهید و از آنها بخواهید تا هر کدام جعبه خود را به قطار تبدیل کنند. هنگامی که آنها می خواهند قسمت بیرونی واگن خود را تزیین کنند و برای آن چرخ، پنجره یا ... بگذارند، آنها را راهنمایی کنید تا با همکاری هم چند واگن پشت سر هم قطار را بسازند.
ادامه مطلب...
توت فرنگی بکشیم

برای کشیدن یک توت فرنگی زیبا، شما نیاز به یک برگه ی سپید، مداد، پاک کن، مداد رنگی و شمعی دارید.
به نشان ها قدم به قدم توجه کنید تا بتوانید یک توت فرنگی زیبا بکشید.
1. ابتدا دو بیضی مطابق شکل بکشید.

2. خطوط نقطه چین نشان دهنده ی آن است که شما باید آن را پاک کنید ولی اول بهتر است خطوط منحنی اضافه شده را مطابق شکل رسم کنید.

3. حالا بهتر است کلاه سبز رنگ توت فرنگی را رسم کنید.

4. نقطه های سیاه درون توت فرنگی را با مداد سیاه بکشید.

5. حالا توت فرنگی تان را رنگ کنید.

امیدوارم از این نقاشی زیبا لذت برده باشید

امروز می خواهیم با هم یک آزمایش ساده و بسیار جالب انجام دهیم. وسایل موردنیاز را آماده کنید و مطابق دستورالعمل آزمایش را انجام دهید.
وسایل مورد نیاز
چند سکه ی قدیمی
یک چهارم فنجان سرکه ی سفید
یک قاشق چایخوری نمک
کاسه ی غیر فلزی
دستورالعمل
1. سرکه را در کاسه بریزید و نمک را به آن اضافه کنید و آن را به هم بزنید.
2. 5 سکه در کاسه بیاندازید و تا 10 به آرامی بشمارید.
3. سکه ها را بیرون بیاورید و آن را با آب خوب بشویید. فکر می کنم الان برق سکه ها را می بینید.
چه اتفاقی افتاد؟
در کاسه ی کوچک شما یک پدیده ی شیمیایی رخ داد. مشخص است که سرکه اسید است و اسید موجود در سرکه با نمک واکنش نشان می دهد و آنچه را که شیمی دان ها اکسید مس می نامند و باعث کدر رنگ شدن سکه ها می شود این واکنش از بین می برد.
- مجموعه: شعر و قصه کودکانه
قصه کودکانه درخت سیب
سال ها پیش پسر کوچولویی بازیگوش عاشق بازی کردن در اطراف درخت سیب بزرگی بود. او هر روز از درخت بالا می رفت و سیب هایش را می خورد و استراحتی کوتاه در زیر سایه اش می کرد. او درخت را دوست می داشت و درخت هم عاشق او بود. زمان به آرامی گذشت و پسر کوچولو بزرگ شد و دیگر هر روز برای بازی به سراغ درخت نمی آمد. یک روز، پسر بعد از مدت ها برگشت، اما این بار مثل همیشه خوشحال نبود. درخت به پسر گفت: بیا با من بازی کن. پسر جواب داد: من دیگر یک پسر کوچولو نیستم و با درخت ها بازی نمی کنم. دوست دارم برای خودم اسباب بازی داشته باشم ولی پولی ندارم. "متاسفم. ولی من پولی ندارم، اما تو می توانی همه ی سیب های مرا بچینی و آن ها را بفروشی و از پولش برای خودت اسباب بازی بخری."
ادامه مطلب...
برخی از داوران و موسسات آموزشی بر این باورند که بازی کردن نقش مهمی در یادگیری کودکان ندارد و تنها با کسب نمرات خوب است که معلوم می شود آنها مطالب جدیدی یاد گرفته اند، ولی با خواندن این مقاله متوجه خواهید شد که کودکان برخی از پیچیده ترین مسائل را با انجام بازی های خاص می آموزند.
ایده آموختن مسائل با استفاده از بازی ایده جدیدی نیست. در واقع سالهاست که کودکان با این روش، مسائل پیچیده را آموخته اند. برخی از بازی ها و فعالیت ها بیشتر از هر کتابی یادگیری کودکان را تقویت می کند. درست است که مدرسه نقش مهمی در آموزش کودکان دارد ولی با توسل به شیوه های بسیار ساده می توان بر معلومات آنها افزود. کودکان قابلیت های زیادی دارند و بازی ها، نقش مهمی در شکوفایی این قابلیت ها ایفا می کنند.
● کودکان چگونه از بازی کردن می آموزند؟
ادامه مطلب...
از گذشته های دور نسبت به بازی نگرش های مثبت و منفی وجود داشته است. عده ای بازی را صرف بی هدف انرژی های انباشته شده، لذت آنی و... رفتارهای زائد و بیهوده تلقی کرده اند در حالی که برخی آن را زیباترین و پاک ترین فعالیت در جهت شکوفایی و رشد کودک می دانند.
بازی یکی از نیازهای اساسی کودکان و مهم ترین و اساسی ترین فعالیت کودک به شمار می رود که در عین سرگرم کردن کودک، کارکردهای مهم دیگری را دارا است که هریک از این کارکردها به جنبه ای از زندگی کودک مربوط می شوند که او را برای ورود به زندگی بزرگسالی آماده می سازد.
میل به بازی فقط مخصوص کودکی است و با آنکه این میل کم کم در سنین بالا کاهش پیدا می کند و کارهای مهمی جای آن را می گیرد ولی به اعتقاد روان شناسان تا سال های پایانی عمر نیز تمایل به بازی در انسان وجود دارد هر چند شکل، ظاهر و هدف بازی عوض شده باشد. برای درک چگونگی این میل باید در بازی کودکان مشارکت نمود.
بازی انعکاسی از فعالیت های درونی کودک و میل به خوشی، آزادی و رضایت است که صفا و آرامش را به ارمغان می آورد. روان شناسان معتقدند در فعالیت های خودجوش کودک باید آزاد گذاشته شود و دخالت بی توقع و نامناسب در فعالیت های او نگردد تا استقلال و خودمختاری او سلب نشود.
ادامه مطلب...

ما انسان ها موجودات کنجکاوی هستیم. اگر چیز جالب توجهی ببینیم، می خواهیم از آن سر دربیاوریم یا اگر صدایی غیر عادی بشنویم، از خود می پرسیم صدا از کجاست؟ چون کودکان هر روز با تجربه های تازه روبه رو می شوند و پرسش های تازه ای برای شان پیش می آید که باید به آن ها پاسخ داده شود، کنجکاوتربه نظر می رسند.
برای آماده کردن کودکان در نشست بلند خوانی کتاب، می توانید کنجکاوی طبیعی آن ها را تحریک کنید و علاقه شان را به داستان آن، از راه گفت وگو درباره ی تصاویر کتاب بر انگیزید. پیش از باز کردن کتاب، جلد آن را به کودکان نشان دهید، عنوان کتاب را بخوانید و از آن ها بپرسید بر پایه ی آنچه می بینند، در مورد داستان کتاب چه فکر می کنند.
سپس، به آرامی بدون این که واژه ای را بخوانید، کتاب را صفحه به صفحه ورق بزنید و از آن ها درباره ی هر تصویری که می بینند، بپرسید.
به این ترتیب، درباره ی شخصیت داستان، مکان و زمان و همچنین چگونگی پایان آن از کودکان سوال می کنید، سوال هایی مانند: این جا دارد چه اتفاقی می افتد؟ این کیست
ادامه مطلب...

در این کارگاه نه تنها با ورز و شکل دادن خمیر، ماهیچه های حرکتی ظریف کودک تقویت می شود بلکه مجسمه های خوردنی برای خود و خانواده اش درست می کند.
خمیر نان جایگزین خوبی برای خمیرهای بازی بازاری برای کودکان است و هیچ بویی خوش تر از بوی نان در هنگام پخت نیست. ساخت مجسمه با خمیر نان افزون بر آماده کردن چیزهایی برای خوردن، سرگرمی لدت بخشی برای اوست. این کارگاه برای کودکان بالای ۹ ماه تا ۹ سال مناسب است.
مواد و ابزار لازم:
- یک قاشق سوپ خوری خمیر مایه ی خشک
- یک فنجان آب
- یک قاشق چای خوری شکر
- یک فنجان آرد
ادامه مطلب...
جویدن آدامس هنگام خرد کردن پیاز مانع از اشک ریزی شما می شود.
ـ اثر لب و زبان هر کس همانند اثر انگشت آن منحصر به فرد است.
ـ رشد کودک در بهار بیشتر است.
ـ ۸ دقیقه و ۱۷ ثانیه طول می کشد تا نور خورشید به زمین برسد.
ـ ظروف پلاستیکی تقریباً ۵۰۰۰۰سال در برابر تجزیه مقاومند.
ـ تنها قسمتی از بدن که خون ندارد قرنیه چشم است.
ـ شترمرغ در ۳ دقیقه ۹۵ لیتر آب می خورد.
ـ حس بویایی مورچه با حس بویایی سگ برابری می کند.
ـ کرم های ابریشم در ۵۶ روز ۸۶ برابر خود غذا می خورند.
ـ در یک سانتی متری پوست شما ۱۲ متر عصب و ۴ متر رگ و مویرگ است.
ـ شدیدترین نعره ها متعلق به وال ها است که برابر با صدای موتور جت است.
ـ وقتی یک نوزاد در حال گریه است با صدای ش….ش…. شما آرام می شود به این دلیل که صدای آبی که اطراف نوزاد در شکم مادر است را برایش تداعی می کند، در ضمن این یکی ازدلایلی است که چرا صدای ساحل دریا به انسان آرامش می دهد.
ـ دلفین ها همانند گرگ ها هنگان خواب چشم هایشان را باز می گذارند.
v
در این پست سعی داریم به شما آموزش دهیم که چطور در چند گام،یک طوطی کارتونی زیبا ، ساده و جذاب بکشید.
این پست جزء پست های سطح متوسط طبقه بندی می شود و مجددا تاکید می کنم که پست های الگو وار و مرحله به مرحله برای سنین ده به بالا مناسب خواهد بود.
گام اول :
می خواهیم طراحی را با سر این طوطی زیبا شروع کنیم.برای نقاشی سر طوطی کارتونی مانند همیشه از اشکال هندسی ساده کمک می گیریم تا طراحی ساده تری داشته باشیم.
گام دوم :
مطابق شکل های زیر، برای رسم اجزاء بدن طوطی کارتونی مان هم از اشکال چند ضلعی کمک می گیریم .دقت داشته باشید که در هر عکس خطوط قرمز،خطوط رسم شده ی جدید است.
ادامه مطلب...
v
صبح كه از خواب پا مي شم
مثل يه غنچه وا مي شم
شروع مي كنم نظافت
گوش كن ببين چه راحت
حوله رو بر مي دارم
روي دوشم مي زارم
صابون از اون گوشه
عشوه به من مي فروشه
منو مي كنه صدا
زودتر به نزدم بيا
آب دستشوئي تميز
مي ريزه ريزه ريزه
وظيفه اش چه چيزه
منو مي كنه پاكيزه
مسواك خميري بر روش
با يك ليوان آب توش
شويم دهان و دندان
بگم چه جوري رفيقان ( اينجوري3)
شانه كه روي ميزه
دندونه هاش تميزه
شانه زنم به موهام
بگم چه جوري رفيقان ( اينجوري3)
شيروچايي بنوشم
لباس تميز بپوشم
روم به كودكستان
ميان آن گلستان
بگم چه جوري رفيقان( اينجوري ۳ )
صبح كه از خواب پا مي شم
مثل يه غنچه وا مي شم
شروع مي كنم نظافت
گوش كن ببين چه راحت
حوله رو بر مي دارم
روي دوشم مي زارم
صابون از اون گوشه
عشوه به من مي فروشه
منو مي كنه صدا
زودتر به نزدم بيا
آب دستشوئي تميز
مي ريزه ريزه ريزه
وظيفه اش چه چيزه
منو مي كنه پاكيزه
مسواك خميري بر روش
با يك ليوان آب توش
شويم دهان و دندان
بگم چه جوري رفيقان ( اينجوري3)
شانه كه روي ميزه
دندونه هاش تميزه
شانه زنم به موهام
بگم چه جوري رفيقان ( اينجوري3)
شيروچايي بنوشم
لباس تميز بپوشم
روم به كودكستان
ميان آن گلستان
بگم چه جوري رفيقان( اينجوري ۳ )
|
||
![]() |
|
|
![]() |
طرز ساخت قلب
يك تكه كاغذ رنگي انتخاب كنيد اندازه آن بايد اندازه آن قلبي باشد كه مايل هستيد داشته باشيد .
|
|
![]() |
آنرا از وسط تا كنيد روي آن شكل نيم قلب را بكشيد
|
|
![]() |
با قيچي دور آن را ببريد |
|
ادامه مطلب...
برترین ها: آیا از اینکه فرزندتان کارهای خوبی انجام نمی دهد، دادتان در آمده است؟ باید دست از سخنرانی بردارید و روش تربیتی خود را تغییر دهد و جالب کنید. در خلال بازی می توانید مسوولیت، صداقت، همدلی، صبر و ... را به کودک خود بیاموزید.
این روش بسیار کارساز است زیرا کودک متوجه نمی شود به او درس اخلاق می دهید و خیلی راحت آنها را قبول می کند و به مرور یاد می گیرد رفتار درست چیست و در موقعیت های مختلف چه واکنشی باید نشان دهد.
ادامه مطلب...
شخصیت کودکتان را از نقاشی او بشناسید
شکل ساده یک آدمک خواه تنها و یا در میان مجموعه ای از چیزهای دیگر بیان کننده مشخصات جالبی از شخصیت کودک است. در این گونه نقاشیها، کودک خود را با آدمکی که نقاشی کرده، شبیه می داند.
ادامه مطلب...
حال دور سیب زمینی را به شکل دلخواه مثل دایره ، مثلث ، قلب ، ستاره و … با دقت ببرید و وسط آن یک خلال دندان به عنوان دسته بگذارید. حال این مهر را به کودک بدهید و به سطح مهر سیب زمینی، رنگ بمالید و آن را روی کاغذ فشار دهید تا نقش ان روی کاغذ بیفتد.
مشابه همین کار را میتوان با استفاده از میوه هایی مثل سیب و قارچ نیز انجام داد.
یکی بود، یکی نبود.
یه موشی بود و یه مامان موشی.
مامان موشی هر جا می رفت، موشی می گفت: « منم میام. منم میام. »
یک روز موشی و مامان موشی داشتند تند تند می رفتند. رسیدند به چشمه.
موشی گفت: « خسته شدم. من تشنمه. من تشنمه. »
مامان موشی گفت: « همین جا استراحت کن. از این چشمه، آب بخور تا من برگردم. »
موشی رفت لب چشمه، آب بخورد. یکهو عکس یه ابر گُنده را توی آب دید.
گفت: « تو کی هستی که افتادی تو آب؟ »
« من ابر رعد و برقی ام! »
موشی ترسید. پرید پشت سنگ و قایم شد. یه برگ گرفت روی سرش که پیدا نباشد و گفت: « من کوچولواَم! بامب و بومب می کنی می ترسم! »
ادامه مطلب...
بیش تر کودکان، با طرح سوال های غیرمنتظره درباره موضوعات مختلفی از جمله خدا، موجب شگفتی بزرگسالان می شوند. مشکل بسیاری از کودکان، این است که والدین شان، انرژی آن ها را صرف همه چیز، از کلاس های هنری و ورزشی گرفته تا رایانه می کنند، اما از درس ایمان غافل اند. آن ها فراموش می کنند که آن چه می گویند و عمل می کنند یا نمی گویند و عمل می کنند، تاثیر ماندگاری بر کودک می گذارد.
● چه طور به زندگی کودکان رنگ معنویت بزنیم؟
بهترین راه ارتقای زندگی معنوی کودکان، راحت و آشکار حرف زدن درباره خداست. اصل کلی که بیش تر کارشناسان آن را تایید می کنند، این است که بگذارید بچه ها، گفت وگو را هدایت کنند و بعد، با سوال کردن شما، موضوع را پی گیری کنید.
حرف زدن درباره خدا، به این دلیل بااهمیت است که می تواند بهترین راه برآوردن مهم ترین نیازهای کودکان باشد؛ زیرا کودکان، بیش از بزرگسالان، خود و اطرافیان شان را به تکیه گاه قوی و مهربانی نیازمند می دانند که قادر است همه آرزوهای آن ها را برآورده کند. فایده دیگر صحبت کردن درباره خدا، این است که همه چیز را در دنیا توضیح می دهد،ادامه مطلب...
![]() |
این پست تقدیم می شه به تمام شما معلمین عزیز که خواسته بودید نقاشی نهنگ برای سنبن پیش از دبستان هم آموزش داده بشه.امیدوارم مفید واقع بشه.
لوازم مورد نیا ز:
- مقوا،کاغذ یا پارچه
- رنگ گواش یا آکریلیک
- قلم موی بزرگ
- یک خودکار یا ماژیک
- ظرف یکبار مصرف
در ظرف یکبار مصرف رنگ طوسی یا آبی تیره ( تقریبا سرمه ای) را بسازید.مطابق شکل کف دست را آغشته به رنگ کنید .سپس روی سطح مورد نظر بزنید.
ادامه مطلب...
مهمترین مبادی تاریخ مردم جهان عبارتند از :
1- سال خورشیدی:
برابر است با 365 روز و 6 ساعت که زمان گردشی کره زمین به دور خورشید است. سال شمسی (خورشیدی) مخصوص کلدانیان بوده که بعد از بین رفتن کلدانیان، ایرانیان آن را معمول کردند.
* سال کبیسه:
سال خورشیدی را 365 روز محاسبه می کند و 6 ساعت باقی مانده را روی هم جمع کرده و هر چهار سال یکبار( 24=4×6 )یک روز به سال اضافه می کنند ( 366 روز) و آن را سال کبیسه می نامند.
2- سال قمری:
که آن را هلالی هم می گفتند، یعنی مدتی که قمر از هلال یک دورِ خود را در مدت 29 روز 12 ساعت و 43 دقیقه می پیماید. یک سال قمری 354 روز است .
* مبدأ سال شمسی وسال قمری هجرت حضرت رسول اکرم (ص) از مکه به مدینه می باشد که این واقعه مهم را مبدأ این دو تاریخ قرار داده اند.
3- سال مسیحی یا میلادی:
مبدأ آن تاریخ تولد حضرت مسیح است. ولادت مسیح، سه شنبه 25 کانون اول برابر با 311 تاریخ اسکندری واقع شده است.
ادامه مطلب...

این بازی بیشتر شکل نمایشی دارد.یعنی قالب اصلی ان نمایشی ست
همانند بازیهای قبلی مان کودکان را به دو گروه مساوی نفرات تقسیم می کنیم.گروهی در نقش شکارچی و گروهی دیگر در نقش شیر ظاهر میشوند.اگر تن پوش های نمایشی موجود باشد بازی را پر رنگ تر و طبیعی می سازد
با وسائل پیرامون مثل صندلی های پلاستیکی در کلاس که بیشتر هم در دسترس می باشد بین دو گروه یک مرز درست کنید.یعنی تعدادی کودک در این طرف و ان طرف قرار بگیرند
مربی داستان را اینگونه پیش می برد که به کودکان بگوید که هیچ کدام از انان نمی توانند به حریم دیگری وارد شود.مگر اینکه بی اجازه این کار را کنند که به هیچ وجه درست و قابل قبول نیست
حال از کودکان بخواهد تا در قالبهایی که هستند کاری را انجام دهند.تا اینکه گروه شیر ها بخوابند.
در این فاصله ارام ارام شکارچی ها به ان طرف که ما جنگل میدانیم وارد شوند و دست و پای تعدادی از انان را مثلا می بندند وفرار می کنند.
گروهی از شیرها دستان دوستانشان را باز میکنند.و وقتی شکارچی ها بخواب می روند تفنگهایشان را با خود می برند.این کار موجب خشم شکارچی ها می شود و تصمیم می گیرند تا به جنگل حمله کنند
در این فاصله یکی از کودکان بگوید که بسه.جنگ و دعوا خوب نیست.بیایید با هم دوست باشید و هر چی رو که خراب کردید با هم بسازید .و بدین گونه کودکان با کمک هم همه چیز را مثل همان اول درست میکنند.و با هم هورا میکشند و میدانند که دیگر نباید با یکدیگر دعوا و جنگ کنند
بازی در بازی.خلاقیت نمایشی.صلح.دوستی کار گروهی از مشخصات این بازی نمایشی است
می رود به هر جایی
دانه در دهان دارد
مثل نقطه ای ریز است
زنده است و جان دارد
در وجود خود دارد
زور و قدرتی بسیار
او نمی شود خسته
از دویدن و از کار
تا که گندمی یابد
از زمین حاصلخیز
با دهان کند آن را
مثل تکه های ریز
از وسط کند تقسیم
پیش چشم این مردم
تا نروید از انبار
یک جوانه گندم
داده حق به این حیوان
علم و فهم و دانایی
کم خوراکی و قدرت
این همه توانایی
توی شعر فردوسی
خوانده ام، میازاری
مور ناتوانی را
مثل او تو جان داری
*به یه نفر میگن : خوابیده آب نخور عقلت کم میشه. میگه : عقل دیگه چیه ؟ میگن : هیچی بابا آبتو بخور .
*پدر : بگو ببینم پسر چند تا تک آورده ای ؟ پسر با گریه جواب داد : فقط دوتا . پدر پرسید : از کدام درس ها ؟ پسر گریه اش شدید تر شد و گفت : از شفاهی و کتبی !
*دو تا تنبل کنار هم نشسته بودن یکی شون خمیازه می کشه اون یکی بهش میگه : قربون دستت تا دهنت بازه بچه من رو هم صدا بزن!
*اولی : از ماشینی که خریدی راضی هستی ؟ دومی : خودم نه ولی مکانیک سر کوچه خیلی راضیه !
*از یه خنگ می پرسن : می گذاری پسرت بره دانشگاه؟ میگه : اگه به درسش لطمه نخوره ،آره .
*بیمار: آقای دکتر! این، آن دندانی نیست که می خواهم بکشم. دکتر: صبر داشته باشید جانم، کم کم به آن هم می رسیم!
*دکتر پس از معاینه به بیمارش گفت: همان طور که می بینم سرفه ی شما از دیروز بهتر شده. بیمار گفت: درسته، آخه من دیشب تا صبح تمرین می کردم!
*بیمار: آقای دکتر! ریش من درد می کند.
دکتر: چه خورده ای؟
بیمار:نان و یخ.
دکتر: خاک بر سرت که نه غذایت شبیه آدم هاست و نه دردت!
*هواپیما داشت سقوط می کرد همه داشتن جیغ می زدن به جزء یه دیوونه. ازش می پرسن چرا تو ساکتی؟ می گه: مال بابام که نیست، بذار سقوط کنه!
*مردی در هوای سرد، اسبی را دید که از بینی اش بخار بیرون می آمد. با خود گفت فهمیدم، پس اسب بخار که می گن همینه!
منابع: دهکده دوستی، کتاب قهقهه ممنوع